-
با حال
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1388 19:34
تصاویر عاشقانه و عشق بازی: توی چشمای هم خیره میشند و بعدم یه لب جانانه وجودت بهم گرما میده... برام آرامش بخشی... روی شنهای ساحل لباتو میگیرم... و.... یه عکس متحرک اگه از عکسها خوشتون اومد بگید بازم بذارم. نظر یادتون نره
-
رمان وصل ممکن نیست
شنبه 5 دیماه سال 1388 11:04
این رمان وصل ممکن نیست نوشته خودمه اما متاسفانه آخرش رو هنوز به اتمام نرسوندم با این حال براتون می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد و نظر یادتون نره. برید تو ادامه مطلب ضمنا دوستان با خط بسیار ریز نوشتم تا جا بشه شما می تونید نوشته ها رو سیاه کنید کپی رو بزنید و بعد توی ورد خودتون pastرو بزنید و اندازه قلم رو درست کنید و به...
-
مرگ زیباست. خیلی هم زیباس
جمعه 6 شهریورماه سال 1388 12:46
خدایا! میشه بمیرم. کاشکی مرگ سراغ من رو هم می گرفت. مرگ خیلی شیرینه. نظر شماها چیه؟
-
تصاویر عاشقونه
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 12:02
-
شعر بسوزد...
سهشنبه 20 مردادماه سال 1388 15:33
بسوزد این دل دیوانه من که دائم میشود ویرانه من بسوزد چشم پر اشک و فغانم که چون شمع و تنم پروانه من بسوزد تیر چشمانت شقایق عجب تیری بزد بر شانه من که چشمان تو یک معدن نه یک دشت در آن داخل خدایا جا شود کاشانه من که چون ساقی بدیدم من در این دشت خدایا پرکند پیمانه من